معرفی هوشنگ سیحون و آثارش
دانشجویان گروه معماری دانشگاه ازاد اسلامی واحد الیگودرز
این وبلاگ با کمک اساتید محترم (مهندس سید علی صالحی و مهندس مهدی وجدیان) و جناب آقای دکتر قیصری در تاریخ 27/7/92 افتتاح شد.
درباره وبلاگ


به سلامتی تمام دانشجویان معماری دم همتون گرم
آخرین مطالب
نويسندگان
یک شنبه 12 آبان 1392برچسب:, :: 17:51 :: نويسنده : جاوید شامنصوری

هوشنگ سيحون

معمار مقبره ها و يادها

مهندس هوشنگ سيحون، معمار و طراح

متولد سال ۱۲۹۹ تهران

فارغ التحصيل دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران

دانش آموخته دانشكده هنرهاى زيباى پاريس (بوزار) درمعمارى

رئيس دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران يك دوره

تدريس معمارى در دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران

عضو انجمن شوراى ملى باستان شناسى، شوراى عالى شهرسازى، شوراى مركزى تمام دانشگاههاى ايران و كميته بين المللى «ايكوموس» (وابسته به يونسكو) پيش ازانقلاب

چاپ ۳ كتاب «معمارى سيحون» ، «نگاهى به ايران (نقاشى هاى سياه قلم) و (نيم قرن آثار معمارى ونقاشى سيحون)»

برگزارى نمايشگاهى مشترك با« پابلوپيكاسو » و « سالوادور دالى» در

«ماساچوست» آمريكا ۱۹۷۲

شهروند افتخارى فرانسه

تهيه فيلمى درباره آرامگاه بوعلى سينا به كارگردانى اميرشمخانى

داراى نمايشگاه دائمى در كلكسيون دانشگاههاى هاروارد، ام آى تى، دانشگاه واشنگتن و بركلى

طراح و اجراى تعدادى از مهم ترين بناهاى يادبودى و صنعتى و شخصى درايران مانند آرامگاه بوعلى سينا (همدان)، مقبره عمرخيام نيشابور، مقبره و موزه نادرشاه (مشهد)، مقبره كمال الملك، بانك سپه تهران و...

محمد شمخانى: تظاهرات معمارى مدرن و معاصر ايران آنقدر پراكنده و پوسته پوسته است كه خيلى راحت نمى توان به صورت بندى آن پرداخت و از دوره يا دوره هاى مشخص سخن گفت. با استناد به همين آثار و آفرينه هاى جسته و گريخته و با نيت و درك و دريافتى تاريخى و تقويمى از اين خط سير نامنظم، اما كسانى آمده اند و آن را به ادوارى كوتاه برگردانده اند و تفسيرى از آن ارائه داده اند. به مدد چنين تفاسيرى است كه مى توان مهندس» هوشنگ سيحون «را يكى از سرآمدان معمارى معاصر ايران و يكى از هنرمندانى دانست كه در دوره اى خاص خوب درخشيده است.

دوره اى را كه سيحون درآن به آفرينش بناهاى يادبودى و يادواره اى مى پردازد، مهندس« نادر اردلان »در دانشنامه ايرانيكا، دوران « پيدايش نمادهايى از يك هويت ملى روزافزون» مى نامد و بناهاى خلق شده درآن را كه« تصاوير گذشته اى افتخارآميز مانند آرامگاههاى نوبنياد يا بازسازى شده دانشمندان، شاعران و قهرمانان ملى » و... به شمار مى آمدند « اغلب كوچك و با طرح هايى هنرمندانه »و اجراهايى خوب برمى شمارد كه « گواه تحصيلات طراحان ايرانى در پاريس قبل ازجنگ » جهانى دوم به حساب مى آيد.

نخستين اثرى كه مهندس سيحون ازخود به جا گذاشته ، آرامگاه بوعلى سيناى همدان است كه طرح آن در ۲۵سالگى و هنگام تحصيل در دانشكده هنرهاى زيباى پاريس (بوزار) ارائه مى دهد و درمسابقه اى كه « انجمن آثار ملى» آن زمان به مناسبت بزرگداشت هزاره بوعلى سينا از سوى يونسكو برپا مى كند، جايزه اول را به دست مى آورد. جايزه اى كه ساختن مقبره بوعلى سينا بود و ساختمانى كه در ۲۸ سالگى او آغاز و در سى سالگى اش به پايان رسيد. وقتى سال گذشته و در يك گفت وگوى اختصاصى از مهندس سيحون پرسيدم كه :  « چطور آن همه عبارت پراكنده ونمادها ونمودهاى تاريخى هم روزگار را دريك ساختار پلى فونيك گنجانديد، كه در نهايت از آن يك صداى اركسترال و هماهنگ به چشم و گوش بيننده برسد؟ » اوپاسخ داد: « آرامگاه بوعلى تنها يك آرامگاه يا مقبره نيست، بلكه آرامگاه يا مقبره جزئى ازكل است كه يادبود بوعلى است. من خواسته ام با عوامل و عناصر معمارى چه از نظر شكلى وچه از نظر عددى ، از راه نماد و سمبل، شخصيت بوعلى را بيان كنم. و اين موضوع در ايران يا ساير جاها معمول نبوده است. شكى نيست كه براى هماهنگ كردن اين عناصر ممارست و پيگيرى ومطالعه فراوان لازم است كه در موقع خود سعى كرده ام كوتاهى نكنم. پس با يك نوع دانش فراگير در تركيب و تلفيق اين عناصر كوشش خود را به كار برده ام تا چيزى به دست بيايد كه در برابر ديد شما است. اين را هم بگويم كه در تمام كارهايم جزئيات ، هر قدر بى اهميت ،از ذهن من دور نبوده و به فراموشى سپرده نشده است ».

در اين گفت وگوى طولانى كه قرار بود در كتابى بيايد مهندس سيحون در پاسخ به پرسشى كه از او درباره توصيف چشم انداز كلى آثار نوستالژيك اش مى كنم، چنين مى گويد:« بارها و بارها به هنرجويان خودم كه در حقيقت ياران هنرى من هستند گفته ام: ما از دو هزار و پانصد سال پيش تا به امروز پيشكسوتانى داشته ايم كه براى ما بى اندازه گرامى و محترمند. رسالت، به ما حكم مى كند كه امروز كارهايى را كه در عالم معمارى وهنر از هر نوع انجام مى دهيم عميقاً در جايگاهى باشند كه درمقابل اين پيشكسوتان خجل و شرمنده نباشيم. بنابراين با تمام وجود وعشق بى پايان دست به كار شويم تابه نتيجه مطلوب برسيم. به اين كارها كه نام برديد(آرامگاه بوعلى سينا، خيام، كمال الملك، نادرشاه و...) با خاطراتى پر از شور و هيجان نگاه مى كنم و به نظرم مى رسد كه چقدر نگفته ها دارم كه بايدگفته مى شد و افسوس كه نيمه كاره ماند. در پديد آوردن اين كارها هدفم ابداً تقليدگذشته نبوده است، بلكه روح و جان ايران مطرح بوده است كه با ابزار امروزى بايد شكل مى گرفت وخودنمايى مى كرد.»

او همچنين به اين پرسش كه « اگر مى خواستيد با همان روحيه به معمارى بپردازيد و مجبور به ترك ايران نمى شديد، پروژه بعدى تان چه بود وچه مى توانست باشد؟ » چنين پاسخ مى دهد:« در پاسخ اين سؤال بايد بگويم كه موضوع يا پروژه خاصى مورد توجهم نيست. اما آنقدر ايده ها و حجم ها و شكلهاى متعدد در ذهنم مى جوشد و در حركت است كه گفتنى نيست و متأسفم چرا امكان پياده كردن آنها روى خاك كشورم مقدور نيست. حيف و صدحيف. »

اين اواخر و بعد از دو دهه سكوت و سردرگمى، پيشنهادهايى دوباره به مهندس سيحون شد كه به ايران بازگردد و به طراحى و اجراى آثار مونومنتال ديگرى بپردازد كه او هرگز قبول نكرد و فكر كردن به ايران در غربت را به كلنجار رفتن درخاك كشورش ترجيح داد. يكى از آن پروژه هايى كه خود من واسطه پيشنهاد آن به اين مهندس ارجمند شدم، پيشنهاد طراحى موزه اى با روحيه ساختمانى آرامگاه بوعلى سينا در همدان بود كه پذيرفت و اجراى آن را مشروط به نظارت من بر حسن اجراى طرح كرد، كه اين بار پيشنهاددهندگان نپذيرفتند و بهانه آوردند!

وقتى از مهندس سيحون پرسيدم كه« آيا هنوز خودتان را به لحاظ عاطفى يك شهروند ايرانى مى دانيد يا نه؟ و آيا هنوز تحولات فرهنگى و هنرى و اجتماعى اين كشور برايتان مهم و جالب هست يا نه؟ »او در پاسخ به اين آخرين پرسش ام چنين مى گويد:« افتخار مى كنم كه ايرانى هستم و افتخار مى كنم كه درموقع تولد، ايران عزيز به من اين امكان را داده است كه پايم را روى خاك مقدسش بگذارم. هيچ گله اى از هيچ كس ندارم و مى دانم بى مهرى ها قطعاً از روى عدم آگاهى نسبت به درون و ضمير من بوده است.

تمام تحولات فرهنگى و هنرى و اجتماعى كشورم دقيقاً مورد توجهم مى باشند. كوچكترين تصرف، كوچكترين ناملايمتى، كوچكترين خرابى نسبت به آثار ايران آنچنان تأثير نامطلوبى در قلبم مى گذارد كه قادر به بيان آن نيستم.

 

 

بعضى دخل و تصرفات در آثار اصفهان و يزد و ساير شهرها كه پر از شاهكارها هستند شديداً مرا متأثر و متأسف مى كند. به طورى كه حس مى كنم يك قسمت از وجود ايرانم را مجروح كرده اند و زخم زده اند. به هر حال خودم را فدايى آن سرزمين مى دانم و برايش آرزوى پيشرفت و بارورى دارم. »

يك بخشى از شهرت مهندس سيحون هم به نقاشى ها و به ويژه طراحى هاى او برمى گردد. نقاشى هايى كه به نوعى از مينياتور آغاز شده و در نهايت نيز بدان رسيده است. ماجراى اين « فرگشت » را من در نقدى بر آثار او آورده ام و اينجا مجال پرداختن به آن نيست. يكى از مهمترين رويدادها در زندگى هنرى مهندس سيحون كه دائم روى آن تأكيد مى شود، نمايشگاه هاى مشترك سيحون و پابلو پيكاسو غول هنر قرن بيستم است. در نخستين نمايشگاه مشترك اين دو هنرمند كه در سالهاى دهه پنجاه در تهران و در گالرى دولتى« مهرشاه » برگزار مى شود، تنها يك بشقاب سراميك خريدارى شده از آثار پيكاسو به نمايش درمى آيد و باقى آثار مربوط و متعلق به سيحون است. برگزارى چنين نمايشگاه به اصطلاح مشتركى و آن هم با چنين عنوانى شايد در تاريخ هنر جهان بى سابقه بوده باشد! داستان نمايشگاههاى مشترك سيحون وپيكاسو به همان نمايشگاه معروف ختم نمى شود و بار ديگر در ماساچوست آمريكا و اين بار با همراهى آثارى از سالوادور دالى برگزار مى شود. در اين نمايشگاه انگار برخى از منتقدان آمريكايى چنان كه مى گويند از كلاف هاى سردرگم سيحون و بافه هاى خط او استقبال مى كنند و از آنها به عنوان آثارى با ارزش و به ياد ماندنى ياد مى كنند.

و اما مهندس هوشنگ سيحون در سال ۱۲۹۹ و در خانواده اى اهل موسيقى به دنيا مى آيد.

پدر بزرگ او« ميرزا عبدالله » بنيانگذار موسيقى سنتى و معروف به پدر موسيقى سنتى ايران بوده است و مادرش (مولود خانم) از نوازندگان تار و سه تار و معلم زنده ياد« احد عبادى »كه دايى سيحون به حساب مى آيد. او بعد از راهيابى به دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران استعداد خود را از نقاشى به معمارى توسعه مى دهد و به دعوت « آندره گدار» (رئيس اداره باستان شناسى وقت ايران) براى ادامه تحصيل راهى پاريس و دانشكده هنرهاى زيباى پاريس (بوزار) مى شود و حدود ۳ سال تحت تعليم « اوتلو زاوارونى » به تكميل دانش معمارى خود مى پردازد و در سال ۱۹۴۹ به درجه دكتراى هنر مى رسد.

مهندس سيحون بعداز طراحى و اجراى آرامگاه بوعلى سينا (همدان ) پروژه هاى زيادى را طراحى و اجرا مى كند كه از جمله آنها مى توان به مقبره عمرخيام (نيشابور)، مقبره كمال الملك (نيشابور)، مقبره و موزه نادرشاه افشار (مشهد)، مجلس شوراى ملى ، موزه توس (مقبره فردوسى )، كارخانه نخ ريسى كوروس اخوان، كارخانه آرد مرشدى ، سازمان نقشه بردارى كل كشور ، بانك سپه (توپخانه )، مجتمع آموزشى ياغچى آباد ، سينما آسيا، سينما سانترال ، كارخانه كانادادراى (زمزم فعلى ) در تهران و اهواز ، كارخانه يخ سازى كورس اخوان و حدود ۱۵۰ خانه و ويلاى خصوصى براى شخصيت هاى مشهور آن زمان اشاره كرد كه تقريباً همه به اقتضاى كانسپتى كه داشته اند از مصالح ساده و مقاوم محلى تشكيل شده اند و آموزه هاى كلاسيك بوزار پاريس در آنها پياده شده است.

سيحون همچنين در طول آن سالها عضو شوراى ملى باستان شناسى ، شوراى عالى شهرسازى، شوراى مركزى تمام دانشگاههاى ايران و كميته بين المللى

« ايكوموس» (Icomos) بوده و به مدت ۱۵ سال مسؤوليت مرمت تمام بناهاى تاريخى ايران را برعهده داشته است.

از ديگر مسؤوليت هاى مهم اين معمار و مهندس ايرانى، يكى هم رياست دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران در يك دوره و سالها تدريس معمارى دراين دانشكده بوده است كه در آن دوره شاگردان به نسبت موفقى تربيت مى شود.

مهندس هوشنگ سيحون بيش از دو دهه است كه در ونكوور (كانادا) زندگى مى كند و در آنجا به طراحى و نقاشى و تعليم هنر مشغول است و هر از گاهى بزرگداشتى از سوى برخى مجامع خصوصى و دولتى و دانشگاهى خارج از كشور براى او برگزار مى شود.

منبع:http://www.iran-newspaper.com/1383/831010/html/horizon.htm

 

نمونه کارهای استاد هوشنگ سیحون

آرامگاه شیخ ابوعلی سینا


توصیف مجموعه از زبان استاد هوشنگ سیحون :

هیئت موسسان انجمن آثار ملی در سال 1324با پیش فرض برتری تلفیق معماری قدیم و جدید،یک مسابقه معماری بین معماران آن دوره ترتیب داد که با نظر گدار و فروغی طرح هوشنگ سیحون به عنوان بهترین طرح برگزیده شد.جایزه بهترین طرح اجرای ساختمان بود.بعد از تصویب نهایی در سال 1326انجمن آثار ملی تصمیم به ساخت مقبره ابوعلی سینا گرفت.

 


 

سیحون در آن زمان برای تکمیل تحصیلات خود در پاریس به سر می برد و پس از آگاهی از تصمیم انجمن در خرداد ماه 1327طرح نهایی را که در اصل به عنوان پایان نامه خود در پاریس ارائه کرده بود،در سال 1328قراردادساخت مقبره به پیمانکار شرکت ابتهاج و شرکا واگذار شد.

محمد تقی مصطفوی در رابطه با ایده اصلی مقبره مینویسد:

اختلاف عمده که برج آرامگاه بوعلی سینا با گنبد قابوس دارد دو چیز است:یکی اینکه به مناسبت موقعییت و محدود بودن فضای آرامگاه بوعلی و هم چنین توجه به میزان مخارجی که پیش بینی می گشت ابعاد برج آرامگاه بوعلی نصف ابعاد گنبد قابوس در نظر گرفته شده و در حالی که در ابتدای امر چنین تصمیمی نگرفته بودند. اختلاف عمده دیگر این است که فاصله بین ترک های آرامگاه بوعلی سینا باز و گشاده است درصورتی که بنای گنبد قابوس تا بالا جز در ورودی و روزنه کوچکی در پایین گنبد هیچ گونه منفذی به خارج ندارد و به سبک آن دوران چون دخمه تاریک و فاقد روشنایی است و این ابتکار یعنی باز گذاردن فواصل ترک ها در برج آرامگاه بوعلی علاوه بر آنکه با وضع اقلیمی همدان و بادهای شدید آن سرزمین عمل بسیار مفید و مناسبی محسوب می شود.

سیحون در باره ایده ی اصلی طرح خود می گوید:

اولین بنای یاد بودی که با طرح این جانب برپا شد بنای یاد بود و آرامگاه ابوعلی سینا در همدان است.

تمام عوامل بنا از اشکال هندسی و نمادین تشکیل شده و هر کدام مفهوم خاص خود را دارند.مربع اساس و پایه ی این بناست.خود آرامگاه در وسط تالاری مربع شکل قرار گرفته که پله مدور و پایه های دوازده گانه برج یادبود به دور دایره پله مزار را احاطه کرده. شکل بنا از خارج دارای دو قسمت است یکی قسمت زیرین که در برگیرنده ورودی،مقبره،کتابخانه،تالاراجتماعات و پذیرایی است و دیگری قسمت بالا که برج یادبود بناست در میان باغی در اطراف آن.
قسمت زیرین بنا ازطرف ورودی دارای ایوانی است با ده ستون که هر ستون علامت یک قرن است و ده قرن اشاره به هزاره بوعلی است. از طرف دیگر بوعلی دانشمندی است بلند پایه با دانش های متعدد،فلسفه،حکمت،پزشکی،موسیقی،کیمیا وغیره که بعضی ها اورا متفکر دوازده دانش دانسته اند.

ستون بندی ودیوار پر در قسمت زیرین نمای اصلی اشاره ای است به معماری یونان قدیم وبرج دوازده ترک در بالا از طرفی اشاره به بنای همزمان بوعلی یعنی گنبد قابوس است و بر دانش های دوازده گانه بوعلی را تداعی می کند.هم چنین فلسفه ایران را بر پایه ی فلسفه یونان نشان می دهد.

این ایوان ده ستونی و برج بتنی بازمجموعا در نما داخل یک مربع بزرگ با ضلع 28.5متر جا گرفته که البته خود مربع دیده نمی شود ولی ضلع افقی آن کف ایوان وضلع عمودی از کف زمین تا راس برج است و نماد انسان ایستاده با دست های گشاده که خود بوعلی است تداعی می کند. یعنی انسانی در راه کمال.هم چنین از مشتقات این مربع خطوط مهم نهاد در منتهی الیه به دست می آید.
با دقت به جزییات این بنا مشخص می شود که شکل مربع چه در نقشه چه در نما به صورت مختلف به کار رفته .از جمله در قسمت ورودی پنجره های کتابخانه و سالن اجتماع هر کدام دارای سه قسمت مربعی شکل هستند که باز هم با شبکه های سنگی مربع به اجزائ کوچکتر تقسیم شده اند.سقف ایوان در فاصله ستون ها دارای فرو رفتگی مربع شکل است.چراغ ها از اجزائ مربع شکل ساخته شده اند؛تالار آرامگاه نقشه مربع دارد؛خود سنگ مزار در داخل یک مربع مرمری جا گرفته.در بالا مصطبه برج یاد بود مربعی شکل است.استل برتری(مکعب چهارگوش)وسط آن مربع است و اقطارش در قسمت پوشش چهار مثلث به وجود آورده اند؛که راس آن ها بالاترین نقطه (استل) است. در های ورودی با جزییات بزرگ و کوچک مربع ساخته شده اند.به طور کلی بیش از 500مربع با ابعاد وموقعیت های مختلف در این بنا گنجیده شده که قبلا به خواص هندسی و نمادین آن اشاره کردیم.

 

طراحی که در سطح پایین یعنی هم کف و چه در سطح بالا که تماما خاک ریز شده بر اساس باغ ایرانی با سنگ آب یک پارچه از سنگ خارا و چشمه سارهای مخصوص انجام گرفته است.ساختمان تماما از سنگ خارای همدان و برج یاد بود و پوشش ها تماما از بتن مسلح نمایان ساخته شده اند.

مساحت اراضی محوطه مقبره حدود هفت هزار متر مربع ،طول بنای آرامگاه 64متر و رو به خیابان بو علی است و نمای آن از سنگ خارا پوشیده شده است. 


سطح حیاط با سه پله سراسری به ایوان متصل است.ایوان به طول 30متر و عرض 3متر در شرق ساختمان قرار دارد؛ده ستون به ارتفاع 4.1متر به صورت کم وبیش مخروطی (قطر پایین ستون ها 95 سانتی متر و در بالا 75 سانتی متر است)ساخته شده است. نمای کلی ایوان یادآور معابد باستانی است. ایوان با دری به ارتفاع 3.24متر و عرض 1.9 متر به سرسرای آرامگاه متصل است. طول سرسرا 8.8 متر و عرض آن 6.3 متر به ارتفاع 4.19 متر طراحی شده . در طرف راست و چپ سرسرا سنگ قبر قدیم ابوعلی سینا و ابوسعید دخدوک بر روی پایه هایی از سنگ خارا قرار دارد .

محوطه اصلی مقبره 4گوش و هر ضلع آن 11.5 متر و مساحت آن 132.5متر مربع است .دوازده پایه ی برج آرامگاه در این محوطه 4گوش قرار دارد و قبر ابن سینا در میان پایه های برج محصور است. در دو طرف سرسرا دو تالار قرار دارد،یکی در جنوب که تالار سخنرانی و اجتماعات است و یکی در شمال که کتابخانه آرامگاه است. طول تالار کتابخانه 9.45 متر و عرض آن5.75 متر است .در سمت غرب تالار کتابخانه ،مخزن کتاب . در قسمت جنوب شرقی ساختمان پلکانی تعبیعه شده که رو به جنوب بالا می رود و پس از رسیدن به یک پاگرد رو به شمال یعنی در جهت مخالف بالا می رود و به جایگاه می رسد . این پلکان 32 پله دارد. همچنین دو پلکان در سمت جنوب ساختمان و انتهای جبهه ی اصلی بنا قرار گرفته که هر کدام 34پله دارد؛ این سه پلکان به سطح فوقانی (به مساحت 1480 مترمربع با دیواره هایی به ارتفاع 85سانتی مترو قطر 75سانتی متر) ساختمان منتهی می شود. برج دوازده ترک آرامگاه 23متر از روی سقف مقبره و 28.5 متر از کف بناارتفاع دارد.


در وسط برج صندوق چهارگوش مفرغی که علامت بالای مرقد است بر کف فوقانی آرامگاه نصب شده است. طول هر ضلع قسمت پایین این صندوق 1.12 متر و طول هر ضلع قسمت بالای آن 1 متر و ارتفاع 37 سانتی متراست. بر چهار بدنه آن کتیبه عربی به خط ثلث برجسته بسیار شیوا نوشته شده که در باره ی مرگ آدمی از نظر ابن سینا است.

پس از سال 1349 شهرداری همدان با واگذار کردن چند قطعه زمین به آرامگاه و طراحی باغچه ها میدانگاهی با فضای سبز به وجود آورد. در سال 1350 ساختمان های جدیدی در جنوب آرامگاه شامل دو اتاق برای دفتر،گلخانه،اتاق فروش بلیط،انبار،مهمانسرا(دو اتاق با سرویس بهداشتی)با نمای سنگ گرانیت به مجموعه اضافه شد.

    

   


موضوعات
پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 165
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1